به گزارش فارس پایگاه آمریکایی «فارین پالیسی» با انتشار یادداشتی به قلم «گراهام آلیسون»، به موضوع خط قرمز اسرائیل برای ایران پرداخته است. آلیسون در این یادداشت که مشروح آن در ادامه میآید، ترسیم خط قرمز برای ایران را امری تکراری دانسته که پیش از این هم بارها انجام شده و اکنون اعتبار خود را از دست داده است. وی به همین جهت یادداشت خود را با تیتر «خط قرمزی روی شن» منتشر کرده است: «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل تلاش کرده است تا خط قرمزی روشن و غیرمبهم ترسیم کند تا از پیشرفت برنامه هستهای ایران جلوگیری کند. او ماه گذشته از تریبون برنامه صبح یکشنبه تلویزیون برای تاختن به سیاست آمریکا و تاکید بر اینکه «باراک اوباما» باید ایران را متوقف کند، استفاده کرد و گفت: «شما باید همین حالا این خط قرمز را برای آنها تعیین کنید». او همچنین با اشاره ضمنی به خودداری دولت اوباما از تعیین خط قرمز برای ایران گفت: «کسانی در جامعه بینالملل که از تعیین خط قرمز برای ایران خودداری میکنند، هیچ حق اخلاقی برای نشان دادن چراغ قرمز به اسرائیل ندارند». او سپس در مجمع عمومی سازمان ملل تصویری کارتونی از یک بمب را بالا گرفت و با یک ماژیک روی آن خط قرمزی ترسیم کرد و عنوان کرد که نباید به ایران اجازه داده شود آنقدر ذخیره اورانیوم 20 درصد غنیشده داشته باشد که این ذخیره (با غنیسازی بیشتر) برای ساخت اولین بمب هستهایاش کافی باشد. بنا بر آنچه که آژانس بینالمللی اتمی گزارش کرده، ایران در صورت ادامه مسیر فعلی، تا 6 ماه دیگر به این نقطه خواهد رسید. ناامیدی نتایناهو زمانی که در مورد چالش ایران صحبت میکند، برگرفته از این است که وی میداند اسرائیل و آمریکا هر دو در مسیری بودهاند که همواره خطوط قرمزی ترسیم کرده و عنوان کردهاند که ایران اجازه عبور از این خط را ندارد، اما عبور ایران از این خط را نظاره کردهاند، و سپس عقبنشینی کرده و حدی دیگر را به عنوان «خط قرمز واقعی» در مسیر دستیابی به بمب هستهای تعیین کردهاند. او در سخنرانی سال 1996 خود در کنگره آمریکا، زمانی که اولین دوره نخستوزیری خود را میگذراند دستیابی ایران به بمب هستهای را دارای پیامدهایی مصیبتبار «نه فقط برای اسرائیل، و نه فقط برای خاورمیانه، بلکه برای تمام بشریت»، دانسته بود. وی در آن زمان گفت که ضربالاجل نهایی برای جلوگیری از این امر، «بسیار در حال نزدیک شدن» است. اسرائیل برخورداری ایران از یک نیروگاه هستهای غیرنظامی را «غیرقابل قبول» خوانده بوده و زمانی هم که این نیروگاه عملیاتی شد، وزیر خارجه اسرائیل آن را «کاملا غیرقابل قبول» دانست. این آخرین باری نبود که مقامات و سیاستمداران اسرائیل برای ایران «نقطه بیبازگشت» تعیین کردند، بلکه آنها تنها به سمت حد نهایی بعدی حرکت کردند. این محدوده نهایی برای «آریل شارون» نخستوزیر اسرائیل در سال 2004، دستیابی ایران به توانایی عملیاتی کردن یک مجتمع غنیسازی بود. زمانی که ایران به دستیابی به این توانایی نزدیک شد، «شائول موفاز» وزیر جنگ وقت اسرائیل نقطه نهایی را نه توانایی غنیسازی، بلکه خود «غنیسازی اورانیوم» معرفی کرد. وقتی هم که ایران شروع به غنیسازی کرد، «ایهود اولمرت» نخستوزیر وقت اسرائیل در سال 2006 اعلام کرد تعداد آبشارهای غنیسازی ایران نباید از میزان محدودی فراتر رود، و به این ترتیب او هم خط جدیدی ترسیم کرد. * خط قرمزهای بازنشسته اسرائیلیها الگو روشن است: به محض اینکه ایران از هر خط قرمز عبور کرد، اسرائیل به خط بعدی عقبنشینی کرده و سپس دکمه تکرار را فشار داده است. از تبدیل فرآوری اورانیوم، تا تولید اورانیوم با غنای پایین (غنای کمتر از 5درصد) قابل استفاده برای سوخت نیروگاههای غیرنظامی، تا ذخیرهای از اورانیوم با غنای پائین کافی (پس از غنیسازی بیشتر) برای ساخت یک بمب اتمی، تا ذخیره کافی برای ساخت نیم دوجین بمب، تا غنیسازی بیشتر از 5درصد تا اورانیوم با غنای متوسط 20درصد، تا فعالیت سانتریفیوژهایی که در تاسیسات فردو در عمق زمین غنیسازی 20درصد انجام میدهند، تا دستیابی به توان نامحدود ساخت سلاح هستهای، هشدارهای اسرائیل هر بار بلندتر شده، اما هیچگونه اثرگذاری نداشته است. اکثر ناظران نتوانستهاند این خط داستانی را تشخیص دهند. اما این نخستوزیر آن را فهمیده. زمانی که نتانیاهو در سال 2009 به دفتر کارش بازگشت، «اوزی آراد» مشاور امنیت داخلی وی، رهبران اسرائیل را متهم کرد که از وظایف خود قصور کردهاند و نتوانستهاند از حرکت ایران از آنچه که اسرائیلیها قبلا آن را «نقطه هستهای بیبازگشت... تعریف میکردند... به نقطهای که در آن ایران قادر است تمام المانهای لازم برای ایجاد شکافت هستهای را بدون نیاز به خارجیها تولید کند»، جلوگیری کنند. همانطور که «آراد» به وضوح این را تشخیص داد: «ایران حالا آنجاست». خوانندگان این متن، با مرور این مطلب به یاد داستان کودکانه چوپان دروغگو میاندازد. بدون شک، صف این هشدارهای پشت سر هم، اعتبار اسرائیل را تحلیل برده است. آلیسون پس از این مقاله اشاره میکند که با وجود این، نباید تهدید ایران را از یاد برد و باید اقدامات لازم برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هستهای انجام گیرد. نتانیاهو در حالی اخیرا در مجمع عمومی خط قرمزی برای ایران ترسیم کرده است که در هفته گذشته ائتلاف جنگطلب وی و «ایهود باراک» وزیر جنگ رژیمصهیونیستی از هم فروپاشید، به نحوی که نتانیاهو مجبور شده است انتخابات زودهنگام اعلام کند.
نظرات شما عزیزان: